جنبش گولن و كودتاي تركيه با حضور رحيم رييسنيا، حسن حضرتي و سيداسدالله اطهري
مقدمه:
كودتاي نافرجام ١٥ جولاي ٢٠١٦ بيترديد يكي از مهمترين رخدادهاي سياسي سال جاري بوده كه همچنان تمام ابعاد آن روشن نشده و بحث و بررسيها پيرامون آن ادامه دارد. با نظر به آنچه در خود تركيه رخ داده و ادعاهاي رييسجمهور اين كشور رجب طيب اردوغان، مهمترين متهم اين كودتا فتحالله گولن است، رهبر مذهبي در تبعيد و حامي سابق حزب عدالت و توسعه و شخص اردوغان كه چند سالي است به دشمن سرسخت او بدل شده. اما تا كجا ميتوان اين اتهام را جدي گرفت؟ آيا به راستي گولن و جنبش او نقشي در اين كودتا داشتهاند؟ آيا كل ماجرا صحنهآرايي اردوغان براي تثبيت قدرت و تسويه حساب با خطر بالقوه گولن و جنبش او نيست؟ اصلا گولن كيست و جنبش او از كجا سر بر آورده؟ تركيه در طول بيش از صد سال تجربه تجدد چه مخاطراتي را از سر گذرانده است؟ چرا اين كشور تا اين اندازه كودتاخيز است و مردم چه نگاهي به كودتاهاي نظامي داشته اند؟ چرا از اين آخري حمايت نكردند؟ و... اينها و دهها پرسش ديگر به ويژه براي ما ايرانيان كه همسايگان قديمي تركيه بودهايم و در برخي مواقع نيز رقيب ايشان محسوب ميشدهايم، بسيار جذاب و محل توجه است.
هفته گذشته پژوهشكده تاريخ اسلام در نشستي با حضور تني چند از اساتيد تاريخ و علوم سياسي به اين مسائل پرداخت. در اين نشست رحيم رييس نيا پژوهشگر تاريخ، حسن حضرتي استاد تاريخ و اسدالله اطهري استاد علوم سياسي و كارشناس ارشد مسائل تركيه سخنراني كردند و گذشته از مسائل رخ داده، به آينده تركيه در پرتو آنچه رخ داده نيز توجه كردند. براي مثال حسن حضرتي در تحليل آنچه در تركيه رخ ميدهد، اردوغان را ديكتاتور خواند و گفت: «ديكتاتورها خطاهاي بزرگي ميكنند و اردوغان تركيه را به سمت سوريهاي ديگر ميبرد» يعني «بايد تكليف مشكل حزب آك پارتي روشن شود، بهترين راه نيز انشعاب است، زيرا آلترناتيو ديگري وجود ندارد.» لازم به ذكر است ديدگاههاي مطرح شده در اين نشست بر يك سوي ماجرا تمركز دارد اما «اعتماد» اين آمادگي را دارد كه نظرات مخالف يا منتقد مباحث مطرح شده در اين نشست را انعكاس دهد.
کد خبر: ۲۹۶۶۰۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۸/۲۳